یافتن و ورود به صفحه اصلی آغاز نو
در این رابطه ویژه، آن چه عملاً نرامش و غیرۀ ورود به صفحه اصلی آغاز نو را در دیگری می یابد؛ آن هم نه به گونه ایی که: همه این والایی ها را برای صفحه اصلی آغاز نوا و ببوید! بلکه بدان گونه که همه را در متن ظهور همان پیوند و پویایی همان رابطه عالم انفصال در جسته، و در بیرون از آن، قابل تحق نمی یابد؛ و این یعنی: خود را به دیگری سپردن، خود را در دیگری یافتن و ورود به صفحه اصلی آغاز نو را بدون دیگری گم کردن! دیگری که هرگز برای خودش و در عالم جدایی، معنایی نداشته و جز در متن حضور و تقرر و تحق همان پیوند، قابل تصور نمی باشد. و این مؤید آنست که در این رابطه ویژه، موقعیت وجودی هر یک از همسران به شکلی کاملاً عینی و قابل دریافت، فاقد هرگونه ویژه از احساس خودی، احساس قدرت خودی و احساس دارایی برای ورود به صفحه اصلی سایت آغاز نو بوده و جز تشخص و تبلور گونه ایی از یگانگی غروربار و فرارونده در صفحه اصلی آغاز نو یافت و دریافت یکی از طرفین، در حال ستیز بوده و انفصال نمی شود!
یگانگی و وحدتی که با هرگونه تصور هستی و حضور خود را در بطن همان گرایشی می داند که برخوردار از ویژگی های ذاتی امر ازدواج می باشد.
تحق این امر ازدواج وقتی در مرتبه کمال خود باشد رد عم هستی هریک از همسران، ابتهاجی کاملاً ویژه و منحصر به فرد به وجود می نورد که هرگز حاضر نمی شوند که ورود به سایت همسریابی آغاز نو صفحه اصلی ابتهاج نوازش گر و هوشربای را به چیزی کمتر و کم ارج تر از صفحه اصلی آغاز نو معاوضه نموده و دست از ورود به سایت همسریابی آغاز نو صفحه اصلی موقعیت ویژۀ وجودی همدلی، هم کنشی و هم داستانی کِِامل بردارند، چرا که در این موقعیت ویژۀ وجودی، هر کدام از همسران، از حوزۀ وجود فردی خویش اعم از جسمانی و روانی فرار کرده و فراتر رفته و با حل شدن در هستیِِ دیگری به نوعی از یگانگی دست پیدا می کند! و این یعنی: رهیدن از بیگانگی و دوگانگی و رسیدنِِ به یگانگی. چرا که در این فرایند، هرگونه احساس و پندار بیگانگی و دوگانگی عملاً به شور و شوق رسیدن به یگانگی بدل می شود؛ آن هم تا آن جا که جز من و من او و ورود به صفحه اصلی آغاز نو پندار دوگانگی جنسی مرد، زن؛ نرینه، مادینه و وهمی اعتباری و... در جوهر تلاش برای رسیدن همه جانبه به کامل، حل و فانی می گردد.
تلاش های صفحه اصلی آغاز نو مشهود است
هم از این روست که در لحظاتی ویژه و از آیندست، هرکدام از همسران، با همه توان و تلاش برآن می باشند تا صفحه اصلی آغاز نوا را در دیگری گم کنند! حل کنند، و یکی کنند و...! و این، هم در تلاش های جسمانی صفحه اصلی آغاز نو مشهود است، هم در تلاش های روانی آنان. و لذاست که اگر خوب دقت شود، تلاش هر کدام به صورتی کاملاً طبیعی و منطب با منط ذاتی حیات برآن است تا از همسریابی آغاز نو چیزی ببخشد، بکاهد و برون دهد و از طریق همین کنش، بر دیگری بیفزاید. و این یعنی، از یک طرف خود را عمیقاً در ایثار، در بخشیدن، در از ورود به صفحه اصلی سایت آغاز نو سفر کردن و تهی شدن و رهاشدن و... یافتن! از دیگر طرف، در سرشار کردن، غنی ساختن و بارور کردن دیگری که جز جلوۀ نخری از هستی ورود به صفحه اصلی آغاز نو او نتواند بود یافتن!
از سویی، حقیقت و اصل هستی، تشخص و حضور فعال و معنادار خود را در کلیتی به جست جو نشستن که خود چیزی جز رهایی از خود، جز بخشیدن و غنی ساختن، و نیز جستن خویش در جلوۀ ظاهراً برونی خویش نمی باشد! این گونه بودن، به دلیل فرا رفتن از حوزۀ تبربه های بسیار سطحی و معناگریز حیوانی و احساس های خام و یک طرفه محبوس در زمان، مکان و زبان و اغراض اعتیاد جوش فردی، عملاً را دنبال اصلِِ مالکیت همسریابی آغاز نو را از دسترس تبربه اشراقی و هوشربای آنانی که از این رابطه می کنند، دور نگه داشته و حتی از تن در دادن به احکام و روابط تفسیری ولو که در حد شرع و تفسیرهای ظاهراً عالمانه و... می ورزد.
چرا که حقیقت وجودی این امر، امری ذوقی و دریافتی می باشد و نه گفتنی و شنیداری؛ و همه می دانیم که امور ذوقی و اشراقی، به دلیل لطافت وجودی خود، تاب و مقررات فکری که بیشتر با مفاهیم اشیاء و امور سروکار دارند و نه با گوهر حقیقت صفحه اصلی آغاز نو نبوده، نه در زنبیر مقوله های فکری گرفتار می نیند و نه در چوکات مقوله های بیانی. یعنی اگر کلام متعرض به جلوه ای و جنبه ای از جلوات وجودی این امور می گردد، در واقع ورود به صفحه اصلی سایت آغاز نو کلام، عذر تقصیری است در پیشگاه ذوق و اشراق! و ادعای سراپا افتخار این که: در این جا زبان بیخودی مدعاست!