و گفتم: ناراحت نیستم فسقلی سرشو بلند کرد و گفت: اهنگ های تتلو خودتی.پس چرا صدات بغض داره؟ نفس عمیقی کشیدم و ضربه ارومی با انگشتم زدم رو دماغش و گفتم: چیز خاصی نیست عزیزم لباشو غنچه کرد و گفت: مطمئن؟ اهنگ های تتلو ریمیکس برا قیاقش ضعف رفت محکم گونشو بوسیدم و تو بغلم جا به جاش کردم و چشمامو به نشونه تأیید بازو بسته کردم لبخندی زدو از جاش بلند شدو درحالی که دستمو میکشید گفت: اهنگ های تتلو من پس پاشو بریم پایین عصرونه بخوریم از جام بلند شدم و با هم دیگه رفتیم سمت در که یهو برگشت سمتمو گفت: اهنگ های تتلو من_جونم؟ بهار_کافیه فقط) دستشو گذاشت رو قلبم (به اینجا اعتماد کنی مطمئنن حرف اشتباهی نمیزنه لبخندی زدمو آهنگ های تتلو جدید کشیدم و باهم رفتیم پایین "" ""هستی الی چشمامو باز کردم اتاق غرق تاریکی بود...اهنگ های تتلو ریمیکس ثانیه طول کشید
تا مغزم باال بیاره موقیتمو از اون همه تاریکی ناخودآگاه لرزیدم...از بچگیم از تاریکی می ترسیدم...دست دراز کردم گوشیمو بردارم که یادم اومد ازتو کوله م درش نیاوردم بیخیالش شدمو از جام بلند شدم دستمو گرفتم به دیوارو حرکت کردم یکم که رف تم جلو دستم خورد به کلید برقو روشنش کردم...با روشن شدن اتاق نفس اسوده ای کشیدم که چشمم خورد به اباژور... یعنی دلم میخواست جیغ بکشم...یه ساعته مثه کورا راه رفتم اهنگ های تتلو ریمیکس
آهنگ های تتلو جدید لگدی به عسلی زدمو رفتم
لعنتی این جا بود با آهنگ های تتلو جدید لگدی به عسلی زدمو رفتم سمت دستشویی که صدایی از طبقه پایین شنیدم با دقت گوش کردم که فهمیدم صدای آهنگ های تتلو جدید مونائه....آهنگ های تتلو مسخره بازی با خوشحالی رفتم دستشویی و بعد از انجام کارای مربوطه لباسمو با تاپ و شلوارک سفید عوض کردم موهامو ریختم دورمو با مالیدن برق لب به لبام رفتم پایین دستامو از پشت دور گردن خاله حلقه کردمو گفتم:
سالم خاله جون گونمو بوسیدو گفت: سالم عزیزم خوبی؟ نشستم کنارش و گفتم: مرسی شما خوبی؟عموفرشاد خوبه؟ اهنگ های تتلو گلم لبخندی زدمو از تو ظرف میوه سیب برداشتم خواستم گاز بزنم که چشمم خورد به
آهنگ های تتلو مسخره بازی با خنده گفتم
آهنگ های تتلو مسخره بازی با خنده گفتم: ب َه سالم بارون جونه خودم مامان بالخند گفت: سالم مامان جان.تااالن خواب بودی ناهار خوردی؟ گازی به سیبم زدم و گفتم: نه گرسنم نبود نفسشو فوت کردو با غرغر گفت: چند دفعه بگم بچه مثه ادم غذا بخور انقد نمیخوری مریض میشی بابات به من گیر میده که تقصیر منه منو خاله از لحن حرصی اهنگ های تتلو من به خنده افتادیم و خاله گفت: چیکارش داری باران.گرسنش بشه خودش میخوره دیگه. چشمکی به خاله زدمو از جام بلند شدم داشتم می رفتم
سمت آشپزخونه که صدای اهنگ های تتلو متوقفم کرد خاله_راستی هستی جان؟ برگشتم سمتشو گفتم: جانم خاله؟ خاله پاشو انداخت رو اون یکی پاشو گفت: قراره ۲هفته دیگه خالع بیتات مراسم عروسی شو برگزار کنه جیغی از سر خوشحالی کشیدم و پریدم باال من_اخ جووووووون اخ جووووووون مامانو خاله از ورجه وورجه کردنم به خنده افتادن و من درحالی که قر میدادم راه افتادم سمت اشپز خونه بعداز برداشتن یه کاسه پاستیل رفتم سمت پله ها و لحظه اخر برگشتم سمت اهنگ های تتلو ریمیکس و گفتم: راستی چرا دارن زودتر برگزار میکنن؟ خاله_چه میدونم واال ظاهرا اقا بهرام اینطور خواسته