و اون رو از جاده خالی بیرون برد _ولی من لباس مخصوص برای شام نپوشیدم... این بار مت با توجه عادت کوچکش اون رو آزارش نمیداد, این بار غش غش خند ید _اوه بیخیال, من ربات دختر یابی تلگرام رایگان مطمئنم که تو خیلی خوشگلی. اگه خوشگل نبود ی مطمئنا قبال متوجهش میشدم! اتوموبیل مت توی خیابون ها ی کوچک ولی با شکوهی بود که قبال به اونجا اومده بود. جاهایی که برای ربات دختر یابی تلگرامی رایگان تازگی داشت. ربات چت ناشناس بدون نیاز به سکه تلگرام رو از ماشین پ یاده کرد و چند خدمه به طرف اونها اومدند.
دیدارهای از حد طول کشید تا اینکه به نظر میرسید دائما د یدارهاش همینجوری بوده و به خاطر شغل مت خیلی از شرکت ها دوست داشتن با شرکت اون همکاری ربات دختر یابی تلگرام رایگان رو داشته باشند.
ربات دختر یابی تلگرامی رایگان مثل یک رویا بود
روزهای بعد از اون شام خاص برای ربات دختر یابی تلگرامی رایگان مثل یک رویا بود. مت اون رو ی ه تئاترها و رستوران ها میبرد. تماشا ی مناظر اطراف شهر مانند ی ک توریست برای ربات دوست یابی رایگان تلگرام خیلی جالب بود. تا زمانی که اون به طور کامل با مت راحت و صمیمی شد.
د یگه اون حس میکرد که با اعتماد به نفس بیشتر ی م ی تونه توی همراهی کردن با این مرد شری ک بشه و از خودش بیشتر مطمئن بود. کر ی با درک اینکه به گفته ویونن زن ی قبال توی زندگی مت وجود داشته که احتماال االن هم توی ذهنش هست مت رو در عالم خیالش محکم به چنگ گرفته بود. ولی خوشحال هم بود چونکه به نظر میرسید مت در مصاحبت با اون سعادتی پیدا کرده و به هیچ وجه د یگه ربات چت ناشناس بدون نیاز به سکه تلگرام رو تهد ید و مسخره اش نمیکرد. و بنا به ربات دختر یابی تلگرامی رایگان کری رو ز یر بال و پر خودش گرفته بود.
شاید همه ربات دختر یابی تلگرام رایگان مهربونی ها به خاطر خجالتی بودن و حجب و حیای کری بود. اما شاید هم چون میدونست که جایی که ربات دوست یابی رایگان تلگرام در اون زندگی میکرد
ربات چت ناشناس بدون نیاز به سکه تلگرام هم بیگانه بود
اندازه خودش برای ربات چت ناشناس بدون نیاز به سکه تلگرام هم بیگانه بود. هر چه که دالیل مت بود, کر ی عاشق این بود که هر لحظه اش رو با اون باشه. به نظر می رسید که یک روز خاصه. ی ک روز به دور از هیاهو و شلوغی های شهر. ی ک روز که هی چکس بدون اون دو نفر که چند ین ما یل از شلوغی های شهر دور شده بودن, به نظر نمیرسید.
واقعیت این بود که مت اگه با خودش تنها باشه خیلی مرد خونسرد و خود داری بود. ولی کر ی همیشه توی تصوراتش در مورد اون خیال پردازی میکرد انگار که مت یک رازه. مطمئنا کر ی هرگز در مورد اون به ربات دوست یابی رایگان تلگرام نامه ننوشته بود هرگز در مورد مت با جن ی هم اتاقیش بحث نکرده بود. بحث های دخترانه در مورد پسرها که ی کی از موضوع های مورد عالقه دختران ربات دختر یابی تلگرام رایگان بود. روزهای بعد از آن پیک نیک ربات چت ناشناس بدون نیاز به سکه تلگرام حت ی تالش خودش برای برقراری ارتباط با دختران دانشگاه هم متوقف کرده بود چونکه فکر مت هر روز و هر شب افکارش رو پر کرده بود. اون هر شب رویای ربات دختر یابی تلگرامی رایگان زندگی کردن با اون. و حتی د یگه از هشدار ویونن مبنی بر اینکه مت زن های زیاد ی دنبالش هستن و بعد از یه دوستی د یگه نگاه به صورت هیچ زن ی هم نمی اندازه دست برداشته بود. هشدار های اون رو ناد یده گرفته بود. با مت بودن هیچ خطری نداشت. مت با اون گرم و مهربان بود و هیج خطری از اون ربات دوست یابی رایگان تلگرام رو تهد ید نمیکرد. ولی به نظر می رسید