نگاهی به بازوم کردم که دهنم باز موند...دقیقا جایی که سایت رایگان دوست یابی گرفته بود تو دستش کبود شده بود....نفسمو فوت کردم که محیا با اخم اومد دستی کشید به بازوم و گفت: دستت چی شده؟ از تو کمد یه سایت رل یابی و برداشتم درو بستم و گفتم: چیزی نی.... با دادش خفه شدم: کار بردیاس؟؟؟؟ با کالفگی نگاش کردم که با حرص گفت: اره؟؟؟؟ سایت دوستیابی بین المللی رایگان رو صندلی میز توالت و گفتم: اره ولی از قصد که نبود اون فقط دستمو گرفتو کشید با عصبانیت گفت: من به اینکه چجوری دستتو این شکلی کرده کار ندارم میخوام بدونم تو نمبخوای چیزی بهش بگی؟؟؟
سایت دوستیابی در ایران با بدترین روش میکرد
دستمو بردم الی موهای خیسمو گفتم: نه اومد جلو گفت: تو همون هستی ای هستی که تالفی یه نگا ِه سایت دوستیابی در ایران با بدترین روش میکرد اره؟ اروم گفتم: سایت رایگان دوست یابی بابقیه فرق داره اهی کشید و گفت: اره چون عاشقشی نمیتونی اعتراض کنی قبل از اینکه حرفی بزنم از اتاق خارج شد...نفسمو فوت کردم....من نمیتونم بردیا رو اذیت کنم اونم که پشیمون شد پس تالفی الزم نیست...حاال نکه الزم بود تالفی میکردم... چهلم ""سایت دوستیابی بین المللی رایگان"" طبق عادتم نشستم لب استخر... هنذفریمو گذاشتم تو گوشمو اولین اهنگو پلی کردم...
نزار دور بشیم از هم نرو من بی تو میترسم نرو چقدر عوض شدیم روزای خوبمون چه زود رفت سایت رل یابی کردم فکر میکردم ارزوتم زول بزن نگام کن نرو تویی تموم هرچی خوندمو دلیل بغضو این غمو به چی فروختیم همو به کی فروختی منو تزار دوریشیم از هم نرو من بی تو میترسم نرو فقط با تو میخندم نرو همه درارو میبندم نرو) سایت دوستیابی در ایران هنوزم نمیدونم ستاره من ک یکی از این ستارهاست...سایت رایگان دوست یابی کشیدم که دستی نشست رو شونم... سرمو چرخوندم که دیدم سایت دوستیابی در ایران نشست کنارم هنذفریو از تو گوشم دراوردمو گفتم: چرا نخوابیدی؟
سایت دوستیابی بین المللی رایگان رفته گفتم: مشغول چی؟
ساعت ۳شبه! خیره شد تو چشام و گفت: فکرم مشغوله با ابروهای سایت دوستیابی بین المللی رایگان رفته گفتم: مشغول چی؟ دستاشو ستون بدنش کرد و خیره سد به اسمون روم گفت: یه موضوعیو میگم بهت فقط ناراحت نشو که تااالن نگفتم بااخم گفتم: سایت رل یابی چه گندی زدی؟ نفسشو فوت کرد و گفت: یعنی همیشه منتظری من یکاری کنم بیام سمتت؟؟؟ با لبخند محوی سرتکون دادم که گفت: نه! این دفعه فرق داره چهار زانو نشستم و گفتم: خب بگو میشنوم زیر چشمی نگام کرد و گفت: قول دادی از دستم دلخور نشیا سرمو تکون دادم که گفت: من که میدونم تهش پدرمو درمیاری نفسمو با حرص دادم بیرونو گفتم: د بنال دیگه کاریت ندارم نفس عمیقی کشید و اروم گفت: من عاشق تمنام! یکم اب دهنمو قورت دادم و گفتم: عاشق کی شدی؟
خیره شد تو چشام و گفت: تمنا با چشای گرد شده نگاش کردم... فکر هرک میکردم جز تمنا...اخه رفتار تمناو سایت رایگان دوست یابی کامال معمولی بود البته بجز یک باری که یه پسر تو محوطه دانشگاه به تمنا شماره دادو ارتان دید و رفت پسره رو چپو رااست کرد... باصدای ارومش ازفکر خارج شدم: یک ساله شده همه چیزم سایت دوستیابی در ایران... نمیتونم از فکرش دربیام بااخم از جام پریدم و داد زدم: چی؟؟؟یک سایت دوستیابی بین المللی رایگان تو االن داری به من میگی؟؟؟ از جاش بلند شدو دستمو گرفت و گفت: بردیا حق داری داداش ولی من... دادزدم: ولی تو چی سایت رل یابی غریبه شدم اره؟؟؟ صدای سامیار از پشت سر اومد_چخبره اینجا؟بازافتادین به جون هم؟؟ برگشتم سمتشو دستمو از دست ارتان کشیدم بیرون با حرص رو به سامیار گفتم