ورود به همسریابی آغاز نو

رمز عبور را فراموش کرده ام
تصویر پروفایل علی
علی
26 ساله از تهران
تصویر پروفایل شیوا
شیوا
35 ساله از زنجان
تصویر پروفایل سحر
سحر
33 ساله از قزوین
تصویر پروفایل صحرا
صحرا
28 ساله از ارومیه
تصویر پروفایل ابوالفضل
ابوالفضل
27 ساله از تهران
تصویر پروفایل صفورا
صفورا
31 ساله از کرمانشاه
تصویر پروفایل مایا
مایا
32 ساله از تهران
تصویر پروفایل ماریا
ماریا
48 ساله از گرگان
تصویر پروفایل مونا
مونا
32 ساله از قم
تصویر پروفایل آرش
آرش
36 ساله از تهران
تصویر پروفایل علی
علی
43 ساله از قزوین
تصویر پروفایل ابراهیم
ابراهیم
36 ساله از ممسنی

لینک برنامه رل یابی هما

آره...پس کار اون بوده اون نجاتم داده، واسه بار دوم نجاتم داد همینطور برنامه رل یابی همایون شجریان اتفاقارو با خودم مرور میکردم که چشمم به لباسای تنم افتاد..

لینک برنامه رل یابی هما - رل یابی


تصویر لینک برنامه رل یابی هما

، شب چون برنامه رل یابی هما کرده بودم و هنوز سر شب بود از جام بلند شدمو یه بلوز شلوار طوسی ورزشی پوشیدم و از هتل زدم بیرون...برنامه رل یابی همایون امشب خیلی خوب و گهگاهی یه باد خنک میومد، دریام گاهی اروم بود و گاهیم موج میزد... همینطور داشتم کنارش راه میرفتم که احساس کردم یکی داد زد کمک!! صداش ظریف و دخترونه بود، برنامه رل یابی هما نگاه کردم و رفتم دنبال صدا که دیدم دستش از آب اومد بیرون...با سرعت تمام دویدم تو آب و رفتم جلو تا رسیدم بهش...دستمو بردم زیر آب و بغلش کردم و کشیدمش بالا...

برنامه رل یابی همایون شجریان بسته بود

برنامه رل یابی همایون شجریان بسته بود ولی صورتش...ای..اینکه طنین بود! چشام از تعجب گرد شده بود...چند بار صداش زدم ولی جواب نداد...نفس نفس زنان از برنامه رل یابی همایون اومدم بیرون و نشستم رو ماسه ها و طنین و تو بغلم نگه داشتم...چون آب خورده بود نفسش بالا نمیومد...چند بار با دوتا دستام تخت سینش فشار وارد کردم تا آبایی که خورده و پس بده...بعد کلی تلاش چند باری سرفه کرد ولی چشاشو باز نکرد! برنامه رل یابی همایون شجریان اطمینان پیدا کردم که نفس میکشه از زیر سرش و زانوهاش گرفتمشو بلندش کردم و بردمش تو هتل...

چند تا از مهماندارای هتل جلومو گرفتنو پرسیدن چیشده تا پزشک خبر کنن ولی گفتم که حالش خوبه و به برنامه رل یابی هما برسن...از پله ها رفتم بالا و بردمش تو اتاقه خودم و گذاشتمش رو تخت... تموم لباساش خیس بود و بدنش میلرزید...دستی تو موهام کشیدمو با کلافگی عرض اتاقو طی کردم...اگه میذاشتم با برنامه رل یابی همایون لباسا بخوابه که تا صبح سرما بهترین برنامه گی یابی در ایران!

از طرفی من چجوری لباساشو عوض کنم؟؟پووفی کشیدمو چند بار تو اتاق به صورت رفت و برگشت راه رفتمو تصمیم خودمو گرفتم، رفتم سمتشو آروم تیشرتشو از رو کمرش آوردم بالا و رومو کردم اونور و از تنش کشیدم بیرون... واسه من مشکلی نبود اما شاید اون دلش نخواد که بدن لختشو من ببینم! برنامه رل یابی همایون شجریان بردم سمت شلوارکشو دکمشو باز کردم و چشای خودمم بستمو از پاش در آوردم و رفتم سمت کمدم...یکی از تیشرتای خودم که از همه کوچیکتر بود و براش حکم پیرهنو داشت آوردمو با بدبختی تنش کردم و بعد پتورو کشیدم روش. خودمم بالشمو برداشتم و رفتم رو زمین پایین تخت خوابیدم... "برنامه رل یابی هما" صبح با احساس کمردرد شدید از خواب بیدار شدم...

بهترین برنامه گی یابی در ایران دیگه کجاس؟

چشامو باز کردم و اول اطرافو نگاه کردم و اومدم دوباره بخوابم که یهو با چشای متعجب نشستم رو تخت و دوروبرمو موشکافانه دید زدم!! بهترین برنامه گی یابی در ایران دیگه کجاس؟من چرا اینجام اخه؟

به مغزم فشار آوردم دیشب...دیشب چه اتفاقی افتاد!! . .تا جایی که یادم میاد رفتم تو دریا و بعد...بعد داشتم غرق میشدم ولی بعدش...یادم نمیاد...مگه نمردم؟؟چرا زندم و اینجام پس؟ بهترین برنامه گی یابی در ایران از تخت برم پایین که دیدم تیام رو زمین خوابیده...تیام! آره...پس کار اون بوده اون نجاتم داده، واسه بار دوم نجاتم داد همینطور برنامه رل یابی همایون شجریان اتفاقارو با خودم مرور میکردم که چشمم به لباسای تنم افتاد...

مطالب مشابه